کد مطلب:367 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:322

احکام اجاره
2173 اجاره دهنده و كسی كه چیزی را اجاره می كند باید مكلف و عاقل باشندو به اختیار خودشان اجاره را انجام دهند، و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفیهی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند، چنانچه حاكم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیری كرده باشد، اگر چیزی را اجاره كند یا اجاره دهد صحیح نیست.



2174 انسان می تواند از طرف دیگری وكیل شود و مال او را اجاره دهد.



2175 اگر ولی یا قیم بچه مال او را اجاره دهد، یا خود او را اجیر دیگری نماید اشكال ندارد، و اگر مدتی از زمان بالغ شدن او را جزو مدت اجاره قرار دهد،بعد از آنكه بچه بالغ شد می تواند بقیه اجاره را به هم بزند، ولی هرگاه طوری بوده كه اگر مقداری از زمان بالغ بودن بچه را جزو مدت اجره نمی كرد بر خلاف مصلحت بچه بود، نمی تواند اجاره را به هم بزند.



2176 بچه صغیری را كه ولی ندارد بدون اجازه مجتهد نمی شود اجیر كرد، و كسی كه به مجتهد دسترسی ندارد می تواند از یك نفر مؤمن كه عادل باشد اجازه بگیرد واو را اجیر نماید، به شرط آنكه اجیر گرفتن بچه نابالغ به مصلحت او بلكه بنابر احتیاط واجب ترك آن دارای مفسده برای بچه نابالغ باشد.



2177 اجاره دهنده و مستاجر لازم نیست صیغه عربی بخوانند، بلكه اگر مالك به كسی بگوید ملك خود را به تو اجاره دادم و او بگوید قبول كردم، اجاره صحیح است، و نیز اگر حرفی نزنند و مالك به قصد این كه ملك را اجاره دهد آن را به مستاجر واگذار كند و او هم به قصد اجاره كردن بگیرد اجاره صحیح می باشد.



2178 اگر انسان بدون صیغه خواندن بخواهد برای انجام عملی اجیر شود، همین كه با رضایت طرف معامله مشغول آن عمل شد، اجاره صحیح است.



2179 كسی كه نمی تواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند كه ملك را اجاره داده یا اجاره كرده، صحیح است.



2180 اگر خانه یا دكان یا اتاقی را اجاره كند و صاحب ملك با او شرط كند كه فقط خود او از آنها استفاده نماید، مستاجر نمی تواند آن را به دیگری اجاره دهد، و اگر شرط نكند، می تواند آن را به دیگری اجاره دهد ولی اگر بخواهد به زیادتر از مقداری كه اجاره كرده آن را اجاره دهد، باید در آن كاری مانند تعمیر و سفید كاری انجام داده باشد یا به غیر جنسی كه اجاره كرده آن را اجاره دهد، مثلا اگر با پول اجاره كرده، به گندم یا چیز دیگر اجاره دهد.



2181 اگر اجیر با انسان شرط كند كه فقط برای خود انسان كار كند، نمی شود او را به دیگری اجاره داد. و اگر شرط نكند، چنانچه او را به چیزی كه اجرت او قرار داده اجاره دهد باید زیادتر نگیرد، و اگر به چیز دیگری اجاره دهد می تواند زیادتر بگیرد.



2182 اگر غیر خانه و دكان و اتاق و اجیر چیز دیگر مثلا زمین را اجاره كند و مالك با او شرط نكند كه فقط خودش از آن استفاده نماید، اگر چه بیشتر ازمقداری كه اجاره كرده آن را اجاره دهد، اشكال ندارد.



2183 اگر خانه یا دكانی را مثلا یك ساله به صد تومان اجاره كند و از نصف آن خودش استفاده نماید، می تواند نصف دیگر آن را به صد تومان اجاره دهد، ولی اگر بخواهد نصف آن را به زیادتر از مقداری كه اجاره كرده مثلا به صد و بیست تومان اجاره دهد، باید در آن كاری مانند تعمیر انجام داده باشد یا به غیر جنسی كه اجاره كرده اجاره دهد.



شرایط مالی كه اجاره می دهند

2184 مالی را كه اجاره می دهند چند شرط دارد: اول: آنكه معین باشد، پس اگربگوید یكی از خانه های خود را اجاره دادم درست نیست. دوم: مستاجر آن را ببیند یا كسی كه آن را اجاره می دهد طوری خصوصیات آن را بگوید كه كاملا معلوم باشد. سوم:تحویل دادن آن ممكن باشد، پس اجاره دادن اسبی كه فرار كرده باطل است. چهارم: آن مال به واسطه استفاده كردن از بین نرود، پس اجاره دادن نان و میوه و خوردنیهای دیگر صحیح نیست. پنجم: استفاده ای كه مال را برای آن اجاره داده اند ممكن باشد، پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی كه آب باران كفایت آن را نكند و از آب نهر هم مشروب نشود صحیح نیست. ششم: چیزی را كه اجاره می دهد مال خود او باشد و اگر مال كس دیگر را اجاره دهد در صورتی صحیح است كه صاحبش رضایت دهد.



2185 اجاره دادن درخت برای آن كه از میوه اش استفاده كنند اشكال ندارد.



2186 زن می تواند برای آنكه از شیرش استفاده كنند اجیر شود و لازم نیست از شوهر خود اجازه بگیرد، ولی اگر به واسطه شیر دادن حق شوهر از بین برود، بدون اجازه او نمی تواند اجیر شود.



شرایط استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند

2187 استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند چهار شرط دارد: اول: آنكه حلال باشد، بنابر این اجاره دادن دكان برای شراب فروشی یا نگهداری شراب و كرایه دادن حیوان برای حمل و نقل شراب باطل است. دوم: پول دادن برای آن استفاده در نظر مردم بیهوده نباشد. سوم: اگر چیزی را كه اجاره می دهند چند استفاده دارد،استفاده ای را كه مستاجر باید از آن ببرد معین نماید، مثلا اگر حیوانی را كه سواری می دهد و بار می برد اجاره دهند، باید در موقع اجاره معین كنند كه سواری یا باربری آن مال مستاجر است یا همه استفاده های آن. چهارم: مدت استفاده را معین نمایند و اگر مدت معلوم نباشد ولی عمل را معین كنند، مثلا با خیاط قرار بگذارندكه لباس معینی را بطور مخصوصی بدوزد كافی است.



2188 اگر ابتدای مدت اجاره را معین نكنند، ابتدای آن بعد از خواندن صیغه اجاره است.



2189 اگر خانه ای را مثلا یك ساله اجاره دهند و ابتدای آن را یك ماه بعداز خواندن صیغه قرار دهند اجاره صحیح است، اگرچه موقعی كه صیغه می خوانند خانه در اجاره دیگری باشد.



2190 اگر مدت اجاره را معلوم نكند و بگوید هر وقت در خانه نشستی اجاره آن ماهی ده تومان است اجاره صحیح نیست.



2191 اگر به مستاجر بگوید خانه را یك ماهه به ده تومان به تو اجاره دادم و بقیه به همان قیمت، در ماه اول صحیح است. ولی اگر بگوید هر ماهی ده تومان، و اول و آخر آن را معین نكند، اجاره حتی برای ماه اول هم باطل است.



2192 خانه ای را كه غریب و زوار در آن منزل می كنند و معلوم نیست چقدر در آن می مانند، اگر قرار بگذارند كه مثلا شبی یك تومان بدهند و صاحب خانه راضی شود،استفاده از آن خانه اشكال ندارد، ولی چون مدت اجاره را معلوم نكرده اند اجاره صحیح نیست و صاحب خانه هر وقت بخواهد می تواند آنان را بیرون كند.



مسائل متفرقه اجاره

2193 مالی را كه مستاجر بابت اجاره می دهد باید معلوم باشد، پس اگر ازچیزهایی است كه مثل گندم با وزن معامله می كنند، باید وزن آن معلوم باشد، و اگراز چیزهایی است كه مثل تخم مرغ با شماره معامله می كنند، باید شماره آن معین باشد، و اگر مثل اسب و گوسفند است، باید اجاره دهنده آن را ببیند یا مستاجر خصوصیات آن را به او بگوید.



2194 اگر زمینی را برای زراعت جو یا گندم اجاره دهد و مال الاجاره را جو یا گندم همان زمین قرار دهد، اجاره صحیح نیست.



2195 كسی كه چیزی را اجاره داده، تا آن چیز را تحویل ندهد حق ندارد اجاره آن را مطالبه كند، و نیز اگر برای انجام عملی اجیر شده باشد، پیش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد.



2196 هرگاه چیزی را كه اجاره داده تحویل دهد، اگرچه مستاجر تحویل نگیرد یا تحویل بگیرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نكند، باید مال الاجاره آن را بدهد.



2197 اگر انسان اجیر شود كه در روز معینی كاری را انجام دهد و در آن روز برای انجام آن كار حاضر شود، كسی كه او را اجیر كرده اگرچه آن كار را به او مراجعه نكند، باید اجرت او را بدهد، مثلا اگر خیاطی را در روز معینی برای دوختن لباسی اجیر نماید و خیاط در آن روز آماده كار باشد، اگرچه پارچه را به او ندهد كه بدوزد، باید اجرتش را بدهد، چه خیاط بیكار باشد، چه برای خودش یا دیگری كار كند.



2198 اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده، مستاجر باید مال الاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد، مثلا اگر خانه ای را یك ساله به صد تومان اجاره كند بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره آن خانه معمولا پنجاه تومان است، باید پنجاه تومان را بدهد و اگر دویست تومان است، باید دویست تومان را بپردازد، و نیز اگر بعد از گذشتن مقداری از مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده، باید اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد.



2199 اگر چیزی را كه اجاره كرده از بین برود، چنانچه در نگهداری آن كوتاهی نكرده و در استفاده بردن از آن هم زیاده روی ننموده ضامن نیست، و نیز اگرمثلا پارچه ای را كه به خیاط داده از بین برود، در صورتی كه خیاط زیاده روی نكرده و در نگهداری آن هم كوتاهی نكرده باشد نباید عوض آن را بدهد.



2200 هرگاه صنعتگر چیزی را كه گرفته ضایع كند ضامن است.



2201 اگر قصاب سر حیوانی را ببرد و آن را حرام كند چه مزد گرفته باشد چه مجانی سر بریده باشد، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.



2202 اگر حیوانی را اجاره كند و معین نماید كه چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بیشتر از آن مقدار بار كند و آن حیوان بمیرد یا معیوب شود ضامن است و نیز اگر مقدار بار را معین نكرده باشند و بیشتر از معمول بار كند و حیوان تلف شود یا معیوب گردد ضامن می باشد.



2203 اگر حیوانی را برای بردن بار شكستنی اجاره دهد، چنانچه آن حیوان بلغزد یا رم كند و بار را بشكند صاحب حیوان ضامن نیست، ولی اگر به واسطه زدن و مانند آن كاری كند كه حیوان زمین بخورد و بار را بشكند ضامن است.



2204 اگر كسی بچه ای را ختنه كند و ضرری به آن بچه برسد یا بمیرد،چنانچه بیشتر از معمول بریده باشد ضامن است و اگر بیشتر از معمول نبریده باشد ضامن نیست.



2205 اگر دكتر به دست خود به مریض دوا بدهد یا درد و دوای مریض را به او بگوید و مریض دوا را بخورد، چنانچه در معالجه خطا كند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد دكتر ضامن است، ولی اگر فقط بگوید فلان دوا برای فلان مرض فایده دارد و به واسطه خوردن دوا ضرری به مریض برسد یا بمیرد دكتر ضامن نیست.



2206 هرگاه دكتر به مریض یا ولی او بگوید كه اگر ضرری به مریض برسد ضامن نباشد، در صورتی كه دقت و احتیاط خود را بكند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد، دكتر ضامن نیست.



2207 مستاجر و كسی كه چیزی را اجاره داده با رضایت یكدیگر می توانند معامله را به هم بزنند و نیز اگر در اجاره شرط كنند كه هر دو یا یكی از آنان حق به هم زدن معامله را داشته باشند می توانند مطابق قرارداد اجاره را به هم بزنند.



2208 اگر اجاره دهنده یا مستاجر بفهمد كه مغبون شده است چنانچه در موقع خواندن صیغه ملتفت نباشد كه مغبون است، می تواند اجاره را به هم بزند ولی اگر در صیغه اجاره شرط كنند كه اگر مغبون هم باشند حق به هم زدن معامله را نداشته باشند، نمی توانند اجاره را به هم بزنند.



2209 اگر چیزی را اجاره دهد و پیش از آن كه تحویل دهد كسی آن را غصب نماید مستاجر می تواند اجاره را به هم بزند و چیزی را كه به اجاره دهنده داده پس بگیرد،یا اجاره را به هم نزند و اجاره مدتی را كه در تصرف غصب كننده بوده به میزان معمول از او بگیرد، پس اگر حیوانی را یك ماهه به ده تومان اجاره نماید و كسی آن را ده روز غصب كند و اجاره معمولی ده روز آن پانزده تومان باشد می تواند پانزده تومان را از غصب كننده بگیرد.



2210 اگر چیزی را كه اجاره كرده تحویل بگیرد و بعد دیگری آن را غصب كند نمی تواند اجاره را به هم بزند و فقط حق دارد كرایه آن چیز را به مقدار معمول از غصب كننده بگیرد.



2211 اگر پیش از آن كه مدت اجاره تمام شود ملك را به مستاجر بفروشد اجاره به هم نمی خورد و مستاجر باید مال الاجاره را به فروشنده بدهد و همچنین است اگر آن را به دیگری بفروشد.



2212 اگر پیش از ابتدای مدت اجاره ملك بطوری خراب شود كه هیچ قابل استفاده نباشد یا قابل استفاده ای كه شرط كرده اند نباشد اجاره باطل می شود و پولی كه مستاجر به صاحب ملك داده به او برمی گردد بلكه اگر طوری باشد كه بتواند استفاده مختصری هم از آن ببرد می تواند اجاره را به هم بزند.



2213 اگر ملكی را اجاره كند و بعد از گذشتن مقداری از مدت اجاره به طوری خراب شود كه هیچ قابل استفاده نباشد یا قابل استفاده ای كه شرط كرده اند نباشد اجاره مدتی كه باقی مانده باطل می شود و اگر استفاده مختصری هم بتواند از آن ببرد می تواند اجاره مدت باقی مانده را به هم بزند.



2214 اگر خانه ای را كه مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و یك اطاق آن خراب شود چنانچه فورا آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود و مستاجر هم نمی تواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر ساختن آن به قدری طول بكشد كه مقداری از استفاده مستاجر از بین برود اجاره به آن مقدار باطل می شود و مستاجر می تواند اجاره باقی مانده را به هم بزند.



2215 اگر اجاره دهنده یا مستاجر بمیرد اجاره باطل نمی شود ولی اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلا دیگری وصیت كرده باشد كه تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پیش از تمام شدن مدت اجاره بمیرد، از وقتی كه مرده اجاره باطل است.



2216 اگر صاحب كار بنا را وكیل كند كه برای او عمله بگیرد چنانچه بناكمتر از مقداری كه از صاحب كار می گیرد به عمله بدهد زیادی آن بر او حرام است و باید آن را به صاحب كار بدهد، ولی اگر اجیر شود كه ساختمان را تمام كند و برای خود اختیار بگذارد كه خودش بسازد یا به دیگری بدهد در صورتی كه كمتر ازمقداری كه اجیر شده به دیگری بدهد زیادی آن برای او



2217 اگر رنگرز قرار بگذارد كه مثلا پارچه را با نیل رنگ كند چنانچه با رنگ دیگر رنگ نماید حق ندارد چیزی بگیرد.



2219 جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرارداد كند و شرعا بتواند در مال خود تصرف نماید، بنابراین جعاله آدم سفیهی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند اگر حاكم شرع او را از عمل منع كرده باشد صحیح نیست.



2220 كاری را كه جاعل می گوید برای او انجام دهند باید حرام نباشد و نیز باید بی فایده نباشد كه غرض عقلایی به آن تعلق نگرفته باشد. پس اگر بگویدهر كس شراب بخورد یا در شب به جای تاریكی برود ده تومان به او می دهم جعاله صحیح نیست.



2221 اگر مالی را كه قرار می گذارد بدهد معین كند مثلا بگوید: "هر كس اسب مرا پیدا كند این گندم را به او می دهم"، لازم نیست بگوید آن گندم مال كجاست و قیمت آن چیست. ولی اگر مال را معین نكند مثلا بگوید: "كسی كه اسب مرا پیدا كند ده من گندم به او می دهم"، باید خصوصیات آن را كاملا معین نماید.



2222 اگر جاعل مزد معینی برای كار قرار ندهد مثلا بگوید: هر كس بچه مرا پیدا كند پولی به او می دهم و مقدار آن را معین نكند چنانچه كسی آن عمل را انجام دهد باید مزد او را به مقداری كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.



2223 اگر عامل پیش از قرارداد كار را انجام داده باشد یا بعد از قرارداد به قصد این كه پول نگیرد انجام دهد حقی به مزد ندارد.



2224 پیش از آنكه عامل شروع به كار نكند جاعل و عامل می توانند جعاله را به هم بزنند.



2225 بعد از آن كه عامل شروع به كار كرد اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشكال ندارد ولی باید مزد مقدار عملی را كه انجام داده به او بدهد.



2226 عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نكردن عمل اسباب ضرر جاعل شود باید آن را تمام نماید. مثلا اگر كسی بگوید: "هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او می دهم" و دكتر جراحی شروع به عمل كند، چنانچه طوری باشد كه اگر عمل را تمام نكند چشم معیوب می شود باید آن را تمام نماید و در صورتی كه ناتمام بگذارد حقی به جاعل ندارد.



2227 اگر عامل كار را ناتمام بگذارد چنانچه آن كار مثل پیدا كردن اسب است كه تا تمام نشود، برای جاعل فایده ندارد عامل نمی تواند چیزی مطالبه كند و همچنین است اگر جاعل مزد را برای تمام كردن عمل قرار بگذارد مثلا بگوید: "هر كس لباس من را بدوزد ده تومان به او می دهم". ولی اگر مقصودش این باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گیرد برای آن مقدار مزد بدهد، جاعل باید مزد مقداری را كه انجام شده به عامل بدهد، اگر چه احتیاط این است كه به طور مصالحه یك دیگر را راضی نمایند.